بهبهان (شهر باستانی ارگان)

    
                                      اَرگان (اَرجان)                                                         شهرستان بهبهان                                                           گروه معماران اَرگان


برای شناخت تاریخ، فرهنگ، آداب و رسوم، اشعار، اخبار و ابنیه تارخی و .. شهرستان بهبهان اینجا کلیک کنید

     
برای همکاری با معماری ارگان در زمینه نویسنده وب و تبادل اطلاعات  با ما همراه باشید            برقراری ارتباط


اَرگان (ارجان) بهبهان

اَرگان یا آریاگان چهارمین شهر بزرگ پارس است که شوربختانه کاوش پى گیر باستان شناسی در آن صورت نگرفته است. دکتر تورج پارسی با نگارش این مطلب در نوشتاری با همین عنوان به بررسی ویژگی های فرهنگی، تاریخی و باستانی شهر ارگان پرداخته اند که اکنون پس از برگزاری همایش "شهر تاریخی- اسلامی ارجان ( بهبهان )"، از نظرتان خواهد گذشت: این قلم در مقاله (از غارت تا تخریب) نوشت : بشر، در راستای زندگی پر فراز و نشیب خود بر روی زمین، آثار و یادمان هایی بر جای گذاشته است که با بررسی آنها و در نظر گرفتن زمان و مکان ساختن شان می توان نوسان های پیشرفت و پس رفت او را مشخص نمود . با این حساب هر قطعه سنگی، سفالی، ویرانه ی کاخ و ساختمانی، و یا تپه خاموش و فراموش شده و دور افتاده ای، برگی از تاریخ زیست انسان است که باید با اعتبار به آن نگریست چرا که در آن محصول رنج و مرارت پیشینیان نهفته است. به گفته ی اکتاویو پاز، جهان «خوشه ای از نشانه هاست.» بخشی از این یادمان ها ی گمشده هم چنان در شکم زمین مادر سرگردانند تا دستی آشنا و مسئول آنها را به دیگر صفحات تاریخ بیفزاید و مارا به درازا ی کهن کرداری انسان در عرصه ی هستی آشناتر .سازد .به گفته ی شاعر، اگر آشنا به راز و رمز کار باشیم بی گمان در دل هر ذره آفتابی نهفته خواهیم دید

آیا نمی توان اندرون زمین را همچون روی زمین یک بانک اطلاعاتی کهن دانست که در بر گیرنده ی راز شگفت انگیز زندگی انسان از زیست ابتدایی تا بنیان نهادن فرهنگ و تمدن است ؛ بانک شناخت هویت فرهنگی انسان، چه در عرصه ی ملی و چه فراملی ؟ "

از جمله سررزمینی ها که راز ها و گنج ها در نهان دارد اَرگان یا آریاگان چهارمین شهر بزرگ پارس است که شوربختانه کاوش پى گیر باستان شناسی در آن صورت نگرفته است . به تایید گفته ی بالا در این منطقه ی باستانى هنگام سد سازى روی رودخانه ى مارون یکی از بولدزرها به سنگ های بدنه و مقبره ای گیر و گنجینه ای کشف می گردد .. بنا به گزارش روزنانه ی کیهان تهران دو شنبه ۱۲مهر ماه ۱۳۶۱ شماره ی ۱۱۶۹۱ این گنجینه شامل یک تابوت با متعلقات نفیس و پربها ی داخل آن و حدود ۱۵ ظرف و اشیا برنزی می شود که مجموعا در یک آرامگاه قرار داشتند."با اینکه هنوز در زمینه ى دوران تاریخی این اشیا تحقیقی نشده ولی احتمالا آثار به دست آمده به دوران ایلامی متاخر و اوایل هخامنشی تعلق دارد.". بنا به گزارش خبرگزاری میراث فرهنگی :خاکبرداری های مداوم شرکت آبیاری مارون و ساخت یک سد جدید پشت سد مارون و انجام عملیات کشاورزی، محوطه باستانی ارجان را با تخریب کامل روبرو کرده است. توجه تان را جهت آشنایی بیشتر با چهارمین شهر بزرگ پارس که رازها و گنج ها در نهان دارد جلب می کنیم :

امپراتوران ماد و هخامنشی نیازی به ساختن شهر های تازه نداشتند چرا که اهمیت شهر ها در اقتصاد جامعه کم بود. در زمان سلوکیان و اشکانیان شهر نشینی و شهر سازی سیاست روز می شود و یک باره رشد شتابان می یابد . دوره ی چهارسد و بیست هشت ساله ی امپراتورى ساسانی ( ۲۲۴-۶۲۵م ) به ویژه دوران پادشاهى اردشیر بابکان را باید زمان گسترش و نوسازی شهرهای کهن و ساختن شهرها و شاهراه های بازرگانی و آبادی های تازه و بستن سد ها و پل ها دانست. آمار پایتخت ها ی ایالتی دوره ساسانی بیانی است از موجودیت ۱۰۴ شهر که شست تای آن پدیده ی سیاست شهر سازی ساسانیان بوده. به عقیده ی . ن .پیگولوسکایا تحکیم موقعیت سیاست خارجی فعال در سده سوم میلادی با ساختن شهرها رابطه ی بس نزدیک داشت  و.. برخی از شهر ها حاصل بروز پدیده های نو در زندگی داخلی ایران بودند و برخی به عنوان منطقه استراتژیک بنیان و گسترش یافتند. (1) با ارگان معماری همراه باشید


 احمد اشرف نیز یک تقسیم بندی سه گانه شهر نشینی در ایران باستان رامطرح می کند :
۱ - دوره ی پیدایش شهرها و رشد آرام شهر نشینی در امپراتوری ماد و هخامنشى.

۲- دوره ى تجربى تاریخی بنیان گذاری شهرهای شهرهاى خودفرمان به سبک یونانى به دست سلوکیان و رشد شتابان آن در دوره ی پارتیان.

۳ - دوره ی در آوردن شهرهای یونانی وار به زیر فرمان دولت مرکزی از اواخر دوره ى اشکانی و تکامل آن در دوره ى ساسانی .

در دوره ی ساسانیان سهر ها از شالوده های اساسی سازواره _ ارگانیسم - اجتماعی و سیاسی بشمار می آمدند . از آغاز اىن دوره و به ویژه در قرن ششم شهرهای بسیار پدید آمدند و هم این که سهرهای قدیمی گسترش و رونق یافتند . در واقع رونق تجارت و صنعت و گسترش شاهراه های وابسته به دستگاه اداری نظام شهپدری از میان رفتن نهادها ى ىونانی وار شهر و افزایش دخالت دستگاه اداری در زندگی شهری و امور اصناف و بازرگانان و فعالیت های اقتصادى آنان از مهمترین ویژگی های دوران ساسانیان است .(۲)


شهر نشینی و شهر سازی در دوره ی ساسانیان
در این دوره استان پارس از پنج کوره شکل یافته بود :

۱- کوره اردشیر که پایتخت یا مرکز آن فیروز آباد کنونی است .

۲- کوره استخر با مرکزیت شهر استخر که ساختنش را به تهمورس نسبت می دهند.

۳- کوره دارابگرد با مرکزیت شهر داراب که از ساخته های داراب کیانی است.

۴- کوره شاهپور با مرکزیت شهر شاهپور که شاهپور اول ساسانی آنرا ساخت، خرابه های این شهر نزدیک کازرون است.

۵- کوره کواد با مرکزیت شهر ارگان که کواد ساسانی آنرا ساخت. این کوره یا استان با پانزده هزار کیلومتر مربع وسعت یکی از غربی ترین استان ها یا کوره های پارس بود که به گفته ی مقدسی در کتاب التقاسیم رویه ی ۴۲۱ هم دشتی هم کوهستانی و هم دریایى بوده است .


 اَرگان یا آریاگان 
 از جمله شهرهایى که در دوره ی پادشاهی نخستین کواد ساسانی ساخته شد وه آمد کواد یا به آمد کواد یا ارگان است که در نوشتارهای دوره ی اسلامی ارجان و در گویش مردم بهبهان ارغو Arghu خوانده شده است .برخی از پژوهشگران داد یا سن شهر ارگان را به پیش از دوره ساسانی دانسته اند . ارگان به معنای آریاگان و هم به چم ارزش به کار برده اند (۳ )


ارگان معماری می نویسد: ارگان را شهری بزرگ و زیبا برشمرده اند این شهر با نمایه ای راست گوشه ساخته شده و دارای شش خیابان بزرگ بوده است - تصویر هوایی این شهر از وضع قرار گرفتن دیوارها چنین می نماید که خیابان ها یى در موازات دو محور آن امتداد داشته اند (۴) - این قلم گمان دارد که در سال ۱۹۷۶دردیدار با پروفسور کارل هومل در دانشگاه توبینگن آلمان نقشه ى هوایى ارگان و گندی شاهپوررا دیده باشد . 

استخری پس از شیراز و پسا و سیراف، ارگان را چهارمین شهر بزرگ پارس می داند . خانه های این شهر همه از سنگ ساخته شده و همه ی خانه ها دارای زیر زمین بوده اند .ناصر خسرو در سفرنامه ی خود رویه ۱۳۶درباره ی زیر زمین هاى این شهر می نویسد : شهر چنانست که چندان که بر روی زمین ساخته اند، در زیر زمین هم هم چندان باشد . در همه جا در زیر زمین ها و سرداب ها آب می گذرد و تابستان مردم شهر را به واسطه ی آن آب در زیر زمین ها آسایش است،این شیوه آبرسانی به خانه ها در واقع یک سیستم لوله کشی زیر زمینى بوده است .


قنات یاکاریزها آب های بکار برده شده و باقی مانده را به باغ ها و کشتزارها می رساندند. این باغ ها و کشتزارها آن چنان فضاى سبزی پدید آورده بودندکه مقدسی می نویسد :

شهر در میان باغ ها و نخلستان ها پنهان شده است . (۵) رودخانه ی تاب با آب شیرینی که به نوشته ی فارس نامه ناصری از آب دجله ی بغداد گواراترست (۶) از کنار این شهر گذشته و مرز میان خوزستان و پارس را تشکیل می داده است. بر روی این رودخانه پل هایی ساخته شده بود که خرابه های برجامانده ی یکی از این پل ها در نزدیکی خیر آباد بهبهان هم چنان با تاریخ همراهی می کند . در بخش بالایى رودخانه سدی ساخته شده بود که زمین های زیر سد را آبیاری می ساخت، در نزدیکی همین سد سرچشمه ی کاریزها و ابی که از زیر خانه ها می گذشت آغاز می شد .

شهر ارگان را باید پدیده ی درست و پر بار همیاری و همکارى محیط و انسان دانست، چرا که شرایط مناسب طبیعی مانند منابع آبی و شبکه ی آبیاری سازمان یافته و زمین های پربار و از سوی دیگر مردمانی که حمدالله مستوفی در نزهت القلوب رویه ی ۱۷۷آنها را مصلح و به خویشتن مشغول می شناساند، اقتصاد ارگان را چنان پربار و شکوفا ساخته بود که مقدسی از آن به عنوان انبار آذوقه ی پارس و خوزستان و اصفهان نام می برد .

برایند همراهی و همکاری آب و زمین و انسان و هوای گرم ولی قابل تحمل فراورده هایى چون خرما، انگور، انجیر، غله، گردو، فندق، زیتون، نارنج، ترنج، عناب و میوه ها ی گوناگون و غلات را به دست می داده است .

با وجودی که ارگان به عنوان یک محل پیوند میان فلات ایران و میانرودان همیشه مطرح بوده و راه شاهی شوش به استخر از این شهر می گذشته ولی وجود راه های ارگان - شوش، ارگان -شیراز، ارگان-اسپهان، و سپس راه دریایی گناوه و ماهرویان، روی همرفته یک پایگاه ویژه به این استان می داده و شهرارگان را به یک مرکز بازرگانی تبدیل مى کرد . از همین راه است که فراورده های بومی مانند دوشاب، شیره خرما، شیره انگور و روغن زیتون و صابون و پارچه های گوناگون به جاهای دیگر فرستاده می شد .

ارگان به داشتن مومیایى نیز نامور بوده است، پرفسور گاوبه Professor Heinz Gaube در کتاب ارجان و کهگیلویه می نویسد که: از زمان ابن فقیه ۸۶۴ م در نوشته های جغرافیایى یادى از چشمه ی مومیایى ارگان شده (۷)

چشمه های مومیایى در تنگه تکاب که در تاریخ به دربند پارس نامدارست واقعند که همچنان کنش مندند. نگارنده سرتاسر کهگیلویه را زیر پا گذاشت و چند روزی را دراین تنگه بسیار خرم که در نه کیلومتری شمال شهر بهبهان واقع است گذارنده است. تنگ تکاب با درخت های لیمو و سرو کوهی و آبی پاک و روشن که چکه چکه از دیوارهای آن سرازیرست آرایشی زیبا دارد . در دیواره های تنگه سوراخ هایی هست که مردمان بومی طنابی به کمر می بندند و و خود را از تنگه سرازیر کرده تا به به در یکی از این سوراخ ها رسیده و بتوانند با دست اندکی بسیار کم مومیایى به چنگ آورند .


فارس نامه ی ناصری در این باره می نویسد :
که در کوه تنگ تکاب یک فرسخ میانه شمال و مشرق ارجان معدن مومیایى هست که در کمر این کوه به مسافت چهل پنجاه ذرع از زمین و سی چهل ذرع از سر کوه سوراخی است و در جوف آن سوراخ مومیایى است و در فصل بهار هر سال آدم امینی از جانب والی بهبهان می آید و ریسمانی بر کمر بسته از سر کوه تا محاذی سوراخ رسانند و آن مرد آنچه تواند از مومیایی در آورد و در هر سال به اندازه ى نارنجی یا بیشتر یا کمتر شود (۸)

مومیایى که درگویش مردم تنگ تکاب و بهبهان می می یو یی Mimiyoi خوانده می شود با پیه ی بز کوهی به هم می آمیزند و به عنوان دارو و برای کمر درد، رگ به رگ شدن و شکستگی استخوان به کار می برند . پس از زایمان کمر زن زائو را با آن مالش داده و به اندازه ی یک نخود نیز به او می خورانند. مومیایى را با روغن کرچک هم آمیخته می کنند که آنرا در گویش های جنوبی بلسان یا بلسوم نامند (۹). شایان نگرش است که که در زبان سوئدی نیز به کرم هایی که برای دردهای استخوانی بکار می رود بالزام یا بالسام Balsam می گویند .

آیینی بسیار کهن که هم چنان در این گوشه از ایران زمین به برکت این تنگه به عمر خود ادامه می دهد آرایش اتاق اروس است . در بهبهان معمول چنین است که تاکی (۱۰ ) با شاخه برگ های سبز درخت لیمو و مورد که از تنگ تکاب فراهم آورده می شود در اتاق اروس یا حجله برپا می سازند، این تاک سبز که با شاخه های درخت مورد درختی که ریشه در آیین زرتشت دارد و شاخه های لیمو درست می شود آن اندازه می ماند تا نخستین فرزند زاده و بزرگ شده دستش به شاخه ی تاک برسد. اگر اروس زرتشتی رخت سبز که نمودار زایش طبیعت است می پوشد اروس و داماد در اینجا در زیر تاکی از مورد و شاخه های لیمو که آنرا مشمیک Mashmik می نامند زندگی زناشویى را با رنگ و بوی مورد احترام نیاکانی می آغازند .

نیاز به یاد آوری است که در همین تنگه است که یکی از سرداران بزرگ ایران زمین به نام آریو برزن Aryo barznبا اندک سواران وبیشتر پیادگان در برابر اسکندر پایداری نشان داد، البته بر خلاف نظرعبدالحسین زرین کوب که این مقاومت را جسورانه و بی فایده می داند (۱۱) باید خاطر نشان کرد که اگر خیانت نشده بود و راه را به اسکندر نمی نمایاندند با جانفشانی این سردار پارسی و یارانش تاریخ طوری دیگر رقم می خورد


 ریو اردشیر ( Rew Ardeshir )
 شهرهای استان ارگان را هفده تا دانسته اند که در این جا فقط نظری اجمالی به ریو اردشیر انداخته می شود .شهر ریو اردشیر در زمان پادشاهی اردشیر اول ( ۲۳۱م - ۲۲۴م ) ساخته می شود ودر زمان فرزندش شاهپور اول گسترش می یابد و در عرصه های مختلف نقش ایفا می کند .آنچنانچه دل یا مرکز فارس بشمار می آمده است (۱۲) که ساکنین این شهر بنا بر گزارش یاقوت حموی نویسندگان خط کشته یا گشتک بودند که با همین خط کتاب های پزشکی ستاره شناسی و فلسفه نوشته می شد (۱۳)

شاهپور فرزند اردشیر ساسانی در برنامه ی گسترش شهرهااسیران جنگی رومی را به ریو اردشیر منتقل کرد و به همین دلیل دو کلیسا برای مسیحیان یونانی وسوری برپاساخت تا ریواردشیر افزون بر نقش اقتصادیش به مرکز مسحیت فارس نیز نام آور گشت آنچنانچه گروهی از روحانیون مسیحی به عنوان اسقف و اسقف اعظم شهرت یافتند(۱۴) مسیحیان ریو اردشیر که از آزادی کامل مذهبی برخورداربودند نقش اقتصادی آشکارو پر دامنه ای داشتند به طوریکه باتجارت مروارید و جواهرات خود را تا قلب امپراتوری رم نیزرساندند.

 پژوهشگران تاریخ جای این شهر ویران شده را در دره ی زیدون می دانند. زیدون از بخش های شهرستان بهبهان است .


ویرانی ارگان 
 ناصر خسرو در سفر چهارمش از قاهره به مکه پس از پنج ماه و ۱۹ روز تصمیم به باز گشت به بلخ می گیرد اما این بار از راه طائف، فلج، یمامه، لحسا، بصره آبادان، مهرویان، ارجان عبور می کند . اوبا نگاهى نافذ به ارجان می پردازد .

 گزارش می دهد که در سال ۱۰۵۲م عبور از راه مهرویان به ارجان بدون حمایت نظامی ممکن نبود چون پسران ابو کالیجار بر ضد یکدیگر جنگ می کردند و در آن منطقه شورشى برپا بود. ( ۱۵ )

این استان بنا به موقعیت ارتباطی و نیز وضع مناسب طبیعی آب فراوان و زمین های حاصلخیز توانست در زمان های صلح و آرامش به دوران شکوفایی خود برسد ( ۱۶)

اما همین نا امنی که ناصر خسرو انگشت بر آن می نهدو زلزله های پیاپی و مبارزات اسماعلیان در منطقه و جنگ های پی در پى که باید از آنها به عنوان عوامل طبیعی - سیاسی نام برد باعث ویرانی شهری شد که روزی انبار آذوقه ی پارس، خوزستان و اسپهان بود . از این رهگذر شبکه ی آبیاری، باغ ها و کشتزارها و جنگل ها ی دست نشانده نخل همه ویران کشتند و مردم آرام آرام مجبور به کوچ شدند. ارگان چون شمعی کم سو رو به خاموشى می رود و لحظه ى واپسین آن زمانی آغاز می شود که پل تکان یعنی راه ارتباطی پارس به خوزستان در هم کوبیده می شود به طوریکه در سال ۱۳۵۶میلادی دیگر نامی از این شهر باقی نمی ماند و کنار خرابه های آن شهر تازه ای به نام بهبهان به نقشه ی جغرافیایى کشور راه یابد .


برخی ازنام آوران ارگانی
 ابراهیم موصلی                                                       موسیقیدان

اسحق موصلی                                                        موسیقیدان

علی ابن عباس مجوس اهوازی ارجانی                         پزشک

فرامرزابن خدادبن عبدالله کاتب ارجانی                          نویسنده

 ابوبکر ارجانی                                                         شاعر

ناصح الدین ارجانی                                                   شاعر

تقی الدین محمد ابن شیخ ارجانی                              مترجم


ابراهیم موصلی یا ارگانی ( ۱۲۵هجرى - ۱۸۸هجری )
ماهان فرزند بهمن فرزند نسک در اثر بی داد دست نشانده ی بنی امیه از شهر ارگان به کوفه پناه برد. در این شهر با دختری از بزرگان ایرانی که مانند او از ارگان گریخته بود ازدواج کرد از پیوند این زن و مرد ارگانی ساکن کوفه کودکی در سال ۱۲۵هجری تولد یافت که ابراهیم نام گرفت و پس تر از نام آوران موسیقی گشت. ابراهیم پس از چندی کوفه را جهت تحصیل موسیقی ترک گفت و در شهر موصل سکونت اختیار کرد و تخلص موصلی گرفت. ابن خرداذبه تخلص موصلی ابراهیم رااز آن جهت می داند که وقتى مست می کرد، می خواند .

من از راه های موصل می آیم

سبوهای بزرگ شراب با خود می آورم

هر کس بخواهد هم پیاله شاهان شود

باید که باده ی مرد افکن درکشد

ابراهیم جهت آموزش موسیقی به ری و خوزستان و بصره و سایر بلاد ایران سفر کرد و موسیقی ایرانی و عربی را از استادان ایرانی این فن فراگرفت و در ری با زنی به نام شاهک پیوند زناشویى بست که اسحق زاده ى این پیوندست .

ابراهیم مى گوید مرا خبردار ساختند که در ابله مردی زرتشتى هست که درهنر موسیقی استادست به خدمتش شتافتم شب که تاریک شد گروهى از جوانان پارسى در خانه ى جوانویه گرد آمدند . در آن مجلس شراب و گل و میوه چیده شده بود . من از جوانویه بسیار آموختم


ابراهیم به مناسبت جشن مهرگان در خانه ی برمکی
ابراهیم روز مهرگان به دیدار محمد بن یحیا بن خالد برمکی رفت، محمد خواست که به مناسبت مهرگان انروز را نزد او بماند . ابراهیم گفت که چون با امیرالمومنین وعده گذاشته ام نمی توانم ، اما پس از پایان کارم نزدت بر می گردم . محمد گفت هر چه امروز به مناسبت مهرگان هدیه بیاورند مال توست. هدایای زیادى آنروز آوردند از جمله مجسمه ی فیلی از زر که به جای چش ها دو یاقوت بر آن نشانده بودند . محمد به دوست ابراهیم گفت فقط این مجسمه را برای کنیزی می خواهم . آنگاه که ابراهیم آمد محمد حقیقت را به او گفت . ابراهیم پاسخ داد بنا به پیمانمان هر چه هدیه آرده اند از آن منست، این منم که هر طور که خواستم ببخشم یا نگهدارم، محمد پذىرفت، ابراهیم هم فیل زرین را به کنیز بخشید و باقی هدایا را نیزمیان باشندگان بهر 
کرد، پس از پایان جشن دو سیب برداشت و گفت این سهم من.


ابراهیم در سال ۱۸۸هجری در گذشت. در رثای این موسیقی دان ایرانی تبار ارگانى سروده اند :
زنان رامشگر از غصه بر او گریه کردند

عشق و باده ی صافی نیز در مرگ او گریستند

آلات موسیقی در مجلس های شادی گریستند

حتا عود را هم بر اشک مضراب دل بسوخت

ابراهیم غزل و ترانه می سرود، آهنگ می ساخت و ساخته های خود را دلنشین می خواند و به عبارت دیگر هم آهنگساز و شاعر و هم نوازنده بود . باستانى پاریزی در کتاب نی هفت بندش عنوان یا لقب حافظ را بواسطه ی از بر خوانی قران نمی داند بلکه تسلط رند شیراز را بر موسیقى و شعرو به ویژه که از صوتی برخوردار بوده است می داند شاید که بشود ابراهیم را هم با دستی که در گستره ی شعر و موسیقی داشته صاحب چنین لقبی دانست. ابراهیم با در آمیختن موسیقی ایرانی شاید بیشتر ازعصر ساسانی و عربی موسیقی جدید عربی را پی افکند که در واقع شاید بشود آنرا یک رنسانس دانست . از نو آوری های دیگرش هنرستانی بود ویژه دختران که در خانه ی خود باز کرده بود و عود نوازی و آواز را آموزش می داد و شاگردانش دختران و کنیزگان اشراف بودند .


اسحاق فرزند ابراهیم ارگانی
خواننده، آهنگساز، نوازنده، فقیه، قاضى و محدث صدر خلافت عباسی، مردی که کتاب های خود را با استفاده از هنر پهلبد و سایر استادان عصر ساسانی پایه های موسیقی علمی عربی بنیان گذاشت و در تاریخ به عنوان بنیان گذار موسیقی عربی شناخته شد. او از ندیمان هارون الرشید، امین، مامون، معتصم، واثق و متوکل عباسی بود اسحاق در عود نوازی خود را در ردیف پهلبد موسیقی دان خسرو پرویز می دانست صاحب اغانی او رادر موسیقی سرآمد خنیاگران زمان می دانست ابن ندیم در الفهرست حدود چهل کتاب را به اسحاق نسبت می دهد .


ابراهیم به تبار ایرانی خود سرفراز بود چنانچه در ترانه ای خوانده است :

وقتی آزادگان اصل و تبار من باشند

و خازم پسر خازم مدافع من در برابر ستمکاران

با غرور و با بینی بالا آمده عطسه می کنم

و دو دستم به ستاره پروین می رسد

گر چه نشسته و ایستاده نباشم

مرگ اسحاق در بغداد در اوایل خلافت متوکل روی داد، اسحاق در آخر عمر به نابینایى د چار شده بود. با وجودی که اسحاق در علم آن روز نیز پایگاهى داشت اما آوازه ی راستین او در موسیقی بود. او توانست از روی تجربه موسیقی عرب را طبقه بندی کند و اقسام آوازها را از هم جدا نموده و رهی تازه بگشاید ( ۱۷)

از شاگردان ابراهیم و اسحاق، ایرانی تبار دیگری است به نام زریاب که از بغداد به اندلس رفت و موسیقی عربی ابداعى پارسیان را در قرطبه و اشبیله و مصر و شمال افریکا رواج داد (۱۸)


 علی ابن عباس مجوسى اهوازی ارگانی
ابن خلدون درباره ی دانش پزشکی می نویسد : در اسلام پیشوایانی در این صناعت پدید آمدند که از حد های مطلوب آن در گذشتند مانند رازی، مجوسی و ابن سینا(۱۹) که منظور ابن خلدون از مجوسی یا زرتشتی همان فرد مور نظر ماست که چون ساکن اهواز بوده است به اهوازی هم شهرت یافته است .وى از شاگردان ابو ماهر موسا بن سیار قمی است واز پزشکان ویژه ی عضدالدوله دیلمی - کسی که به سنت پادشاهآن ساسانی خود را شاهنشاه نامید - بوده است و دارای کتاب هایى به نام کامل الصناعه و کناش عضدی است.


دکتر محمود نجم آبادى در حواشى کتاب قصص و حکایات المرضی تالیف محمد زکریای رازی در شرح کتاب الصناعه می نویسد :
این کتاب به نام کامل الصناعه الطبیب الملکی یا کتاب ملکی معروف است. مولف آن پزشک بزرگ ایرانى علی ابن عباس مجوسی اهوازی ارگانی متوفا ۳۸۴ هجری قمری برابر با ۹۸۲ میلادی است . اهوازی از اطبا بسیار دانشمند دوران و نظیر رازی و ابن سینا بوده وى طبیب مخصوص عضدالدوله دیلمی و رییس بیمارستان اهواز بوده است .

مولف کتاب را به نام عضدالدوله فنا خسرو بن بویه دیلمی به رشته تحریر در آورده است . کتاب مجموعه ی نفیسی مشتمل بر علم طب و مرجع طالبین بوده است .

کتاب ملکی در دو قسمت است اول علمی و دویم عملی و هر قسمت شامل ده مقاله می بآشد که از حیث نظم و ترتیب و طبقه بندی و اسلوب کم نظیر می باشد و مدت ها از کتب درسی طالبین علم طب بوده است .این کتاب در سال ۱۲۹۴ هجری قمری در مصر که در حاشیه آن تذکره امام مویدی نیز می باشد به چاپ رسیده است

گفته شده که با تالیف قانون ابن سینا توجه به کامل الصناعه ی کاسته شد اما دونفر از صاحب نظران تعبیر دیگری دارند ، دانشمند انگلیسی الگود Elgood قانون را از نظرعلمی ممتاز می شناسد و الصناعه را از دیدگاه عملی . بارهبروس بخش اندام شناسی organolgyالصناعه را کامل تر از قانون می داند .( ۲۰ )

این کتاب به لاتین ترجمه شد و با نام almaleki یا Libertatus medecinae شهرت یافت . یک قرن پس از مرگ این پزشک زرتشتی، کنستانتین افریکایى از پزشکان ساکن سالرنو Salerno کتاب الصناعه را برای بار دوم به زبان لاتین ترجمه نمود . این ترجمه به نام panteegni نامورست بخش اندام شناسی آن به ویژه میان دانشجویان و پزشکان سالرو زبانزد همگان می گردد. نام و آوازه ی این دانشمند در اروپا آنچنان ره می یابد که او را هلی عباس می نامیدند. (۲۱) نکته ی بسیار جالب دید انتقادی این پزشک است چنانچه با آن همه اعتباری که برای رازی قائل بوده درباره ى کتاب الحاوی مى نویسد اگر این کتاب بسیار پر حجم به اختصار کوشیده بود بیشتر مورد استفاده ی دانشجویان قرار می گرفت و از سویی ایجاز بی نهایت را در باره ى کتاب دیگر رازی به نام المنصوری یک نقص بر می شمارد (۲۲)


 فرامرزبن خداداد بن عبدالله الکاتب ارجانی
نویسنده یا گرد آورنده کتاب سمعک عیار فرامرز خداداد ارجانی است و راوی اصل قصه نیز صدقته ابن ابی القاسم شیرازی است .درباره ى شخص فرامرز هیچگونه آگاهی بیشتری در دست نیست. خانلری در مورد زمان تالیف و اصل قصه و گردآوری و تدوین آن هم می نویسد که هیچ معلوم نیست (۲۳ ) کتاب سمعک عیار یکی از داستان های عامیانه ی فارسی است که قرن ها مایه ى سرگرمی و نشاط مردم این سرزمین در اوقات فراغت بوده است . (۲۴)


 قاضی ابو بکر ارجانی
بوالرجا قمی در تاریخ الوزرا مى نویسد که قاضی ابوبکر را قصاید بیشمار ست. قصایدى در مدح شرف الدین انوشیروان سروده و چون شرف الدین معزول شد و وزارت بر قوام الدین تقریر کردند به مداحی قوام پرداخت (۲۵)


 تقی الدین محمد ارجانی ( شوشتری )
تقی الدین ارجانی مترجم کتاب جاویدان خرد ست . جاویدان خرد کتابی است به زبان پهلوی که در دوره ی اسلامی به نام سخنان و پندهای هوشنگ شهرت ىافته است . در قرن چهارم هجرى احمد ابن محمد مسکویه برگزیده ای ازآن سخنان را باحکمت هاى پارسى، هندی، عربی و رومی همراه ساخته به زبان تازى برگرداند. در زمان نورالدین محمد جهانگیر پادشاه بابری هند، ارجانی به ترجمه ی فارسی این پند نامه کوشش به خرج داد
  
اَرگان (اَرجان)                                     شهرستان بهبهان                                    گروه معماران اَرگان


برای اطلاعات بیشتر از شهرستان بهبهان اینجا کلیک کنید


برای همکاری با معماری ارگان در زمینه نویسنده وب و تبادل اطلاعات با ما همراه باشید            برقراری ارتباط

هنوز نظری ارسال نشده

ارسال نظر

نام:: فیلد اجباری.
ایمیل: فیلد اجباری. غیر قابل دیدن
وب سایت::
نظر: فیلد اجباری.

اخرین نظرات

  • 09122467984 در مورد پلان درمانگاه میگه که

    سلام کار خوبی هست پلان درمانگاه و مجموعه ورزشی را می خواهم.

  • 09122467984 در مورد پلان درمانگاه میگه که

    سلام کار خوبی هست پلان درمانگاه و مجموعه ورزشی را می خواهم.

  • 09122467984 در مورد پلان درمانگاه میگه که

    سلام کار خوبی هست پلان درمانگاه و مجموعه ورزشی را می خواهم.

  • 09122467984 در مورد پلان درمانگاه میگه که

    سلام کار خوبی هست پلان درمانگاه و مجموعه ورزشی را می خواهم.

  • 09122467984 در مورد پلان درمانگاه میگه که

    سلام خوبه پلان درمانگاه و مجموعه ورزشی را می خواهم.

  • 09122467984 در مورد پلان درمانگاه میگه که

    سلام خوبه پلان درمانگاه و مجموعه ورزشی را می خواهم.

  • فاطیما در مورد آموزش کرک کردن اسکچاپ 2016 میگه که

    عاااالی بود روشتون.. تنها چیزی که برا من جواب داد همین بود مرسی واقعا

  • کوروش در مورد خان های بهبهان سری 1 میگه که

    سلام ،چرا مرحوم حاج ولی خان چنگلوایی،وحاج حنضل خان چنگلوایی را جز خوانین معروف بهبهان ننوشتید،،واینکه خلیلی جز شهرستان بهمئی هست نه بهبهان